رنگ نگاه توست
عاشقانه ببین
تا سبز شوی
اما بیندیش که رنگ فتنه نباشد
وابسته شدی
لبریز ترس میشوی
این ترس دلیل شکنندگی ات می شود و
تلنگری سرد
بهم میریزد هر آنچه را به شوق ساخته ای
تورم روحی ام ٬ خیلی درصدی می شود و
در محبت
اختلاس می کنم
تا زندانی تنهایی ات شوی
بدون تو
باد هم نمی وزد
ابر های گریه پشت کوه بغضم مانده اند
و خنکای نسیمت را می طلبد
این دل به کویر نشسته ام
این رد پاهای شلوغ
تنفس آرامش نگاهت را
به بهای جان میخرم
به نقدینگی دل...
در تمنای تو از معبودم
عمق دریا دارد
بارش چشمانم
می زند موج
که این بی تابی
تب لیلا دارد...
بنگر به آسمان
آن گوشه اش که من
دادم به دست او
خوشبختی تو را
سرلوح آرزو...
قدمتی دیرینه دارد
در نمای عاشقی
بافتم یک عمر لبخند بلند.
نقش خوش طرح تورا
سایبان گذر عمر خودم
و چه زیباست
تمنای تو از معبودت...
وجوابش عشق است
قد دلدادن امواج به وصل ساحل