وقتیکه بشر اسیر یک دنیا شد
آن مرد که آرامش یک دنیا بود
تکرار غم غریبی "زهرا " شد
دل را اسیر و خسته و بیمار می کند
حال و هوای این شب مرا
زندانی در و دیوار می کند
دستم به سوی آسمان و دل شکسته ام
یاد غریبی دل زهرا می کند