وقتی که تک بعد نگاهم بر دستانش پرسه می زد
انگار که عادتم شده بود
قضاوت های آبکی!!!
چروکیدگی دستانش و محبت مآنوسش
تلنگر عبرتم نشد!
امروز که دستانم میلرزد
حسرت بوسه به دستان مهربانش
خوش خوراک تنهاییم شده