اقتدایم به کسیست
که جهازش مهر است
و نگاهش
به فراسوی زمان می تابد
عصمتش آینه ی بی پایان
و مرا یاد همان لحظه ی دیوار به هم میریزد
به خدا عرش بهم میریزد