صدای اشک های آسمان
پیشواز محرم شد
سیل به راه افتاده هم
درمان دیدگانش نمیشود...
داغ آسمان همیشه گیست
پیشواز محرم شد
سیل به راه افتاده هم
درمان دیدگانش نمیشود...
داغ آسمان همیشه گیست
اگر به جود و کرمش
به لطف و رحمتش
ایمان نداشته باشی و
به بخشیده شدنت شک کنی
باخته ای
وابسته شدی
لبریز ترس میشوی
این ترس دلیل شکنندگی ات می شود و
تلنگری سرد
بهم میریزد هر آنچه را به شوق ساخته ای
بی تدبیر است
حجاب بی تدبیر
یک پای تعادلش میلنگد
و
یک روز به زمین میخورد
گمان می کنند با توهین کردن
می توانند کوچک کنند
بزرگی را
که جهانی برایش کوچک است
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
تورم روحی ام ٬ خیلی درصدی می شود و
در محبت
اختلاس می کنم
تا زندانی تنهایی ات شوی
که چشمانت رنگ نمی شناسد
قهوه با این همه تلخی سیاه نیست
دل به رنگ ها بده
بلکه طعم روزهایت عوض شود