ته لنجی

عشق لحظه ی مماس عقل و احساس جوانه میزند

ته لنجی

عشق لحظه ی مماس عقل و احساس جوانه میزند

مشخصات بلاگ
ته لنجی

گاهی ته لنج دلت
مرواریدی است که
تا خود را جست و جو نکنی
نمی یابی اش

پیام های کوتاه
  • ۹ شهریور ۹۲ , ۰۰:۵۲
    خنجر
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
گویی بعد از این همه سال 
به یاد شهید درونم افتاده ام
کاش شناساسی اش کنم 
تا بیش از این گمنام نماند
  • میم بناء
کم کم یادگرفته ام که
فقط
گوش تو
حرم امن دل خواسته هایم است
کم کم به آرامش درد دلم با تو خو گرفته ام
تو بزرگ ترین کشف زندگی ام هستی
  • میم بناء
ارتفاع چشمانت را امن تر نکنی!!
من از ترس افتادن
فقط در جا میزنم
  • میم بناء
همیشه هایی که عادتمان شده
گاهی نبودشان، بدترین بودن هاست
  • میم بناء
هر عزادار
یک قطره از خون حسین است
ای دشمن
بترس
که تو را سیل می برد
  • میم بناء

چقدر این روز ها شبیه مادر شده ای
زینب جان
قد خمیده و چادر خاکی...
  • میم بناء
خدایا
شلوغی های روزگارم را
اگر برای رسیدن به توست پر رنگ
و اگر مسبب جدایی است خلوتش کن...
مشغله های بی تو  همان بهتر که پاک شوند
  • میم بناء
عبور خاطرت را به فال نیک گرفتم و باز مرا خرافاتی خوانند
بگذار تا میتوانند بخوانند
گوش های من پر است
از حرف های تو...
  • میم بناء
اتفاق های خوب زندگی را سنجاق کن به نگاهت
تا سختی های مسیر
کنج دلت رخت نشورند
  • میم بناء

گاهی باید دهان شایعه را بست

تا دل به قلوه ی تهمت ندهد

  • میم بناء
گاهی وقت ها
احساسات دروغ میگویند که تلخ اند...
فقط میخواهند ، چشم نخورد طعم مطبوعشان
  • میم بناء
حرفهایی که از پشت زدی
شکافت همه ی محبت میانمان را
  • میم بناء



زمانیکه از ترسهایم گفتمت
و قرآن گشودم
جواب تمام شبهای قدرم را دادی
*نترسید که من با شمایم و می شنوم و میبینم*
شکرانه این نعمتت را تا همیشه بدهکارم
  • میم بناء
به چادر بی تفکرت  نناز
اینها که امروز برهنه اند روزی چادر به سر بودند
به ایمانی بناز که تا لحظه مرگ بر سرت باشد
و برای داشتنش دو دل نباشی
  • میم بناء
دوست دارم
این شبها
قدر تورا
بیشتر بدانم
آنقدر که میزان کم بیاورم
قدری که حجم گم شود ز خاطرم
  • میم بناء