ته لنجی

عشق لحظه ی مماس عقل و احساس جوانه میزند

ته لنجی

عشق لحظه ی مماس عقل و احساس جوانه میزند

مشخصات بلاگ
ته لنجی

گاهی ته لنج دلت
مرواریدی است که
تا خود را جست و جو نکنی
نمی یابی اش

پیام های کوتاه
  • ۹ شهریور ۹۲ , ۰۰:۵۲
    خنجر
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

هر چند دست و پای تورا بسته خدا
اما
این تار هایی که خود تنیده ام به جان
اجازه پرواز نمی دهند به من!!!
  • میم بناء
کاش رنگ سال
رنگ خدا می شد
آنوقت زیباترین مد رقم می خورد
  • میم بناء
افتخارم این است

اقتدایم به کسیست

که جهازش مهر است

و نگاهش

به فراسوی زمان می تابد

عصمتش آینه ی بی پایان

و مرا یاد همان لحظه ی دیوار به هم میریزد

به خدا عرش بهم میریزد

  • میم بناء
گاهی

غافلگیر میشوی به لطفش

 که میدهد آنچه را که نخواستی

و حتی گذرش به مخیله ات نبوده و نرسیده

و بعد شرمسار میشوی

که خدایا شکرت به وسعت لطفت

و بارها و بار ها بیشتر از آن

باز هم بیشتر از آن

  • میم بناء
آسمانت آبی

و پر از بارش رحمت باشی

و خدا باشد و یک دنیا عشق

کلبه ات نورانی

شده از عطر گل یاس نبی

و تو پنهان باشی

از نفس های شرارت باری

که دمش می سازد

یآس و نابودی و نافرجامی

  • میم بناء
وقتی

غم پایش را به دیواره قلبم میکوبد

وقتی آئورت را طناب دارم میکند

و ارتش اشکم را به صف

بیش از پیش به خدا فکر میکنم

تا وقتی که

شادی الاکلنگ گونه هایم میشود

و قهقهه اش تمام ذهنم را پر میکند

شاید

 به دست خود

این آش دل آشوب را هم میزنم...

شاید...

  • میم بناء
و خدا نزدیک است...

وهمان جایی است

که تو باور داری٬

شب ظلمت زده ات٬ نورانیست


 

  • میم بناء