ته لنجی

عشق لحظه ی مماس عقل و احساس جوانه میزند

ته لنجی

عشق لحظه ی مماس عقل و احساس جوانه میزند

مشخصات بلاگ
ته لنجی

گاهی ته لنج دلت
مرواریدی است که
تا خود را جست و جو نکنی
نمی یابی اش

پیام های کوتاه
  • ۹ شهریور ۹۲ , ۰۰:۵۲
    خنجر
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱۲ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

زبانت را هم که بچینند
نگاه کنایه ات زل میزند
  • میم بناء
هر چند دست و پای تورا بسته خدا
اما
این تار هایی که خود تنیده ام به جان
اجازه پرواز نمی دهند به من!!!
  • میم بناء

 
خداوند من
قول میدهم تمام کنم همه ی پستی ام را
تا تو بسازی همه ی بلندی ام را
قول میدهم از این رمضان همان شوم که تو می خواهی
فقط نامم را از بدها پاک کن
  • میم بناء


از امروز دوباره آب برایمان عزیز میشود...
و شاید یادمان بیفتد که سلام به لبان تشنه ای بدهیم
که اندیشه اش سیراب شد از معبود
  • میم بناء

خوشحالم

که مد این روزها

بدحجاب های افسار گسیخته رو

روز به روز زشت تر و بد قواره تر می کنه

چیزی شبیه لولوی شب های کودکی

شاید هم جادوگر کارتون های قدیمی

و اگر گذشته ها  ظاهرشون بهتر از باطنشون بود

الان مطمئنن برعکس شده

  • میم بناء

مدتیست
نگاهم ضعیف شده
خوبیهایت را تار میبینم
شاید هم خوبیهای تو دورشده اند
  • میم بناء

این گره ها

دست نمی خواهند

یک نظر کافیست

با نگاهت

بگشای همه ی کوریشان را...

  • میم بناء

دعوت شده ام به میهمانی

ضیافتی شاهانه

با چه و  چگونه بیارایم خود را 

که در شأن صاحبخانه شوم

چه بپوشانم به دل

تا در خور شاهان شوم


  • میم بناء

خوشبختی را زمانی
لمس کردم
که سپاس ازتورا آموختم
فقط مانده ام قضای
شکر های نکرده را
چه گونه به جای آورم
  • میم بناء
ای آرام جانم
همه ی دارو ندارم
مرا به حال خود رها نکن
تنها
بی تو!!
چه کنم جز زاری
دستانم بگیر
تکیه گاهم باش
مثل همیشه!
آنوقت قول میدهم
نشکنم
شکردان لطف بیکرانت را
ای همه ی آرامشم
  • میم بناء