ته لنجی

عشق لحظه ی مماس عقل و احساس جوانه میزند

ته لنجی

عشق لحظه ی مماس عقل و احساس جوانه میزند

مشخصات بلاگ
ته لنجی

گاهی ته لنج دلت
مرواریدی است که
تا خود را جست و جو نکنی
نمی یابی اش

پیام های کوتاه
  • ۹ شهریور ۹۲ , ۰۰:۵۲
    خنجر
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

یا حسین

سه شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۱، ۰۴:۰۷ ب.ظ
از دستان عباست هراسیدند
همین شد که فاصله انداختند بین او و دستانش
اما گلوی شش ماهه مگر ترس داشت ؟!!
شاید که
مخیله ام برای اصغرت کوچک است
که نمی فهمم شهادتش را...

نظرات  (۳)

خیلی گران تمام شد این آب خواستن

یک مَشک از قبیلۀ ما یک عمو گرفت ...
بسیار زیبا
نوشت هایت برای اهل بیت مستدام

شاید از اسمش ترسیدند

شاید از اشک هایش

شاید ...

شاید ...

شاید ...

آخرش رباب هم نفهمید چرا اصغر را...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی